Thursday 13 October 2016

یادم تو را فراموش شده




تا بیست سال دیگه، اون موقعی که یادم تو را فراموش شده، اگه تا بیست سالِ دیگه،  ازما چیزی به نام یک ملت باقی مونده باشه؛ به شکل و قواره مردم روواندا میمونه، که از کشتار میلیونی   توتسی ها، جونِ سالم بدر برده باشن یا مثل گرسنه های سودان شمالی 
از سال هشتاد و هشت یعنی بعد از عاشورا تاسوعا یی که دانشجو های دانشگاه تهران را از طبقه هایِ بالایِ خوابگاهشون به پایین پرتاب میکردند  و یا از ساختمانهای اطراف گلوله میزدند تو مغزشون، از همون زمان و تا به حال، با یه حساب سر انگشتی، مقدار نجومی تقریبان بیش از یک ترلیارد دلار یعنی ده به توان بیست و یک، ارز از مملکت خارج شده، اینها شامل نفتهای بشگه ی ١٥٠ دلاری که به قیمت قبل از اپک فروخته میشود هم میشود ، ویا بورسیه تحصیلی به اتباع خارجی(سوریه لبنان و.و.) در همان دانشگاه ها که قبلن صحبتشون رفت،  تازه هزارتا ظهر مار و عقرب هم هست که اگه بخوای اسم ببری مثنوی به هفتاد من میرسه
حالا به خودی هایی که هیچ کس نمیشناستشون کاری نداریم که با پرداخت خمص و ذکات پانزده درصدی هر جنایتی رو بخواهند،انجام میدن
بلی، این ملت همیشه در صحنه، و در سایه ی تمدن بزرگ، آنقدر دوون و ذلیل شده، که با فروختن کلیه هاش هم از سقوط قهقرایی که به پایانش نزدیک شده، نمیتونه جلو گیری کنه، از، اون "با دماق به زمین خوردنش"، که هر لحظه امکانش میره، هنوز خبر نداره‌، مثل جشن ختنه سورون پسر خاله من علی رضا، که همه ازش خبر داشتن، غیر از خودش




دامون
١٠/١٣/٢٠١٦


توضیح:جشن ختنه سوران جشنی بود، که برای پسر ها میگرفتند، اما بعضی ها، پسر ها شان را میگذاشتند تابه سن هفت هشت ساله گی برسند، بعد ختنه میکردند، بعدهم سوری بود که به فامیل میدادند؛ اصولن، شخصی که ختنه میشد هیچ اطلاعی از آن اتفاق نداشت، تا زمان اتفاق

**
عکس بالا از جوجه لکلک های محاجر و در حال انقراض دریای هامون 

No comments: