Wednesday, 30 September 2020

هر چیز را یک آغاز واجد است

 



هر چیز را یک آغاز واجد است که به پایان انجامد واگر نه، هیچ آغازی را پایان نیست.
این معنی کاملی از ندانم هاست که ما، در آغازِ یک پایانیم، و خود، نمیدانیم و همیشه میگوئیم که گذشته گذشته است و آینده، اتفاقی کاذب و ما، یکراست میرویم در خانه ای دو نبش در بهشت برین که از شمال تا به جنوبش شراب چون سیل جاریست واز مشرق به مَقرِبَش، دست هایی جوانه زده از عسل که به حلقوم هر مسلمانی وحوری و غلمان ، و بوی خدا، و هزار زهر مار  دیگر،  که نیست در دکان هیچ عطاری.

 هر چیز را یک آغاز واجد است که به پایان انجامد واگر نه، هیچ آغازی را پایان نیست، و ما همه تا به حال ادامه به انجام هیچ داده ایم و این هیچ را، هیچ پایان نیست؛ 
و ما به هیچ، پر دادیم، و ما به هیچ بال، که ببپّررَد و بُتی بزرگ را به نقش بنشیند از صبح به شام از هر مناره ای

دامون

۰۶/۰۹/۲۰۱۸

1 comment:

Damon said...

زمان فراعن
.همه چیز مثل امروز بود، ولی هیچ کس کَکِش نمیجنبید که حرفی بزنه یا که احساسی از خودش نشون بده
.نمیدونم این احساس که تو این مردمِ رسوخ کرده، به امکان زیاد اززمان فراعن تا به حال، تکاملی نداشته
اون زمونا البته این بر داشت من است و درجه اعتباری ندارد اما اون زمونا هم مثل امروز بوده فرقی ندارد که شما آنزمان را با این زمان مقایسه کنید، بیشر وجح مشابه میبینید تا یک نقطه ٔ عطف
و تکرارش در ادوار بعد ازآن
انگار که زنجر گسسته گانِ آدم خوار تا به حال، به هر طریقُ کلک که در تخیل نگنجد، ادمی را، معتاد کرده اند، در افسونش گرفتار گشته ایم، درمصلخی
.پالوده با هزار زهرِ عقربُ مار

دامون

۰۱/۱۲/۲۵۸۳