دستهایی بود در این باغچه سبز، که تو گفتی در بهار شکوفه داده اند،
صدای آب هر از چند وقت، میشُست سکوت غبار را از برگ برگ ِ سبز ِما.
آسیاب ُمراد ، میگشت در چرخش زمان ، بی آنکه پُر شود کاسهءِ صبر از ذُلال ِ بارانی*
*من ما بود و آرزو نقشی نه در سرآب
***
دامون
Thursday, 6 January 2022
کوچ ٢
در کنار باغچه، بوی
شب بو ها فقط در طلاطم خاطرم جاریست
و مادر، که با دست
پُر سخاوت خویش، تشنهگی روز را از برگ برگ آنهمه گیاه می چید
No comments:
Post a Comment