در میان ِ امروز به فردا شاید، دو درخت است، که از انبوه بیشه، هنوز مانده به جای
یکی این درخت خُشکیده و عبوس ِ حیاط آدم ها ست
که در تُندر بی رحم تبر مجالی را در حیطه حائض نیست
و دیگر آن
درخت مغموم و عور ِ تن ِ ماست، که
شاخ برگش نیست، در خزان پائیزی
برگ انجیری هم
برای ِ پوشیدن
دامون
سه شنبه/٠٦/بهمن/١٣٨٩
No comments:
Post a Comment