داشتن، نی آنکه داشته باشی پول
یا ثروت و یا هر کوفت ِ دیگری به قد ِ خدا
مثل اندوخته های ِ قنی شُده بیشتر از چهل درصد
که بخوابی روش مثل مرغ دَم ِ بخت
*
داشتن، نه مثل آن هزار شکل لباس که پنهان کرده ای به زیر عبایت
برای تشکیل آینده فرزندان در فرنگستان، برای روز مبادا در بانکهای سوئیس
*
داشتن، نی داشتن توان هزاران اسب بُخار، مسلسل و زنبورک های دور پرواز،
که حتی رخش رُستم را در جیب جای دهد، بدون نوشدارو برای درد سُهراب که بستیش به چوبهء دار
به چوبهء دار برای ِ رفع جنبش ِ لجن بستهءِ سبزت داخل تشت ِ آخرت
*
داشتن،
امّا نی آنقدر، که سبکتر باشد از مازاد ِ لبریز ِتکّبرهات و رایانه هایِ بخشیده ازکیسهء خیلفه ات
*
داشتن،
داشتن ِ یه جُو احساس نه آن احساس قرون وُسطی و یا هر کوفت دیگری
مثل آنها که میدانی
خاک دوبی بخوره تو فرقت، که آبادش کردی
دامون
٢٦/٠٢/١٣٨٩
1 comment:
پیشتر از هر چیز، سال نو مبارک و صد سال که چه عرض کنم هزاران سال بهتر از این سالها.
دوم اینکه بابا دمت گرم. ایول. بالاخره یکی پیدا شد که ضمن بد و بیراه گفتن به رژیم ایران یقه ملت رو هم کمی بچسبه.
ما هم همینطور. چپ و راست میزنیم.
البته جاتون خالی از چپ و راست هم میخوریم.
Post a Comment