میخوانمت هر روز، مثل
روزنامه هر صبح، مثل کتاب و هر لحظه ء ممکن
ترسم از این، که
تمام شوی 
من در تو مثل ماهی
در آب، مثل ریشه در خاک،  تشنه تو همیشه
ترسم ازاین، که
تمام شوی
و من 
در سایه هیچ
درختی نباشم، حتی برای مرور به روزنامه های صبح
یا هر لحظه ء ممکن
دامون
15/08/13

No comments:
Post a Comment