تو گفتی، بی شَک، آینده درگذشته اتفاق افتاده، و گذشته در آینده میافتد اتفاق
.وچرخهء دوار زندگی، میگردد همیشه به وفق مراد
در قفا، راهیست بس ناهموار، تو گویی تمام تاریخ را
بیراهه رفته
این
. بیهُده پای
****
. دروغ را، راست پنداریم وهیچ را همه چیز
بر گُردهء خویش سوار، بر نهاد خویش میتازیم، از خویش جدا گشته، دشمن خویش گشته ایم و
! هنوز هم که هنوز، سر را به زیر بال کرده، کورمال، در روشنی روز، ماتُ بُهد زده، چون کشتی شکستهگان
دامون
۲۱/۱۰/۲۰۲۱

No comments:
Post a Comment