Monday 27 April 2020

قتیل



  
زرتشتیم خواندن، کشتند
یزیدیم خواندند، کشتند
بلوچم خواندند، کشتند
کُردم خواندند، کشتند
تُرکم خواندند، کشتند
از بوق سک، تا به عصری که شغالان در آن میخوانند.
آنقدر کشتند، که خون در آسیابم چرخد و دریایم به لخته نشیند.
نهاد و آرزوهایم را کشتند
مشعل دانشم را کشتند
فرش و عرش و خدایم را کشتند
در خیابان در بیابان در نیزارم کشتند
از پیر و از جوانم کشتند، درخت ُ حیوانم را کشتند.
در چشمه آب را و  در مغز، فکرم را کشتند.
در مانده ام، که چرا ازکشتنم کسی کَکش نگزید.



دامون
۲۷/۰۴/۲۰۲۰
 تصویر، جاده ابریشم. 

No comments: