Showing posts with label مجموعهء شطرنج. Show all posts
Showing posts with label مجموعهء شطرنج. Show all posts

Wednesday, 12 November 2025

منتظر


در غروبی تلخ
درسکوتی محض
که همه روح و وجودم به کویری ماند
روزِ رستاخیز است، انقلابی در من است
سایهء ابری بزرگ، فارغ از هر گونه آب
های های‌ ِ گریه های‌ ِ بچه گی میدهد آواز
این سکوت‌ ِ محض با لحیبی تُند و غُربت زا
میکند آغاز، فصل‌ ِ دیگر از غم و تنهائی است
مرگ میگردد در کویر‌ ِ سُرخ
گورهای ِ منتظر بر یک نفر جمعیت است

دامون


تهران

1357

Sunday, 12 January 2014

شطرنج



زندگی، در یک نظر چون بازی ِ شطرنج میماند
که تو
شاه و وزیرت را، میدهی یکجا، تا شوی مات، بیگانه ای با خود
واگذارید بازی شطرنج را و بشتابید که بیوقت است و راهی دور
پر از ماتم پر از اندشه ء تنها
و تو
فردای نزدیکی میآیی و سربازی و من سرباز این شطرنج
و روزی محو میگردی
و روزی محومیگردم
از رُخ شطرنج
و میگویند: انتهارش مات
زندگی در یک نظر چون صفحهء شطرنج میماند
زنده گی شط است و ما اندوه ِ  یک رنج

دامون

تهران

به فرهاد معتضدی

Wednesday, 19 May 2010

حکایت ها







به صد دفتر نشاید گفت وصف الحالِ عُشاقی*
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچُنان باقی*
عراقی*








حکایتها


! حکایتها
دگر افسانهء عمرم بسر آمد
ولی افسوس، چند سطری از شما باقیست
هنوز هم میتوان این شعر را خواندن: به پایان آمد این
دفتر،حکایت همچِنان باقی
حکایت همچُنان باغیست، گُل و برگَش کشیده هر طرف در باغ
تو گوئی این جهان را یک جهان باقیست
صمر هر دَم دهد گُلهای خُرَّم، ولی افسوس دمسازاست با خاری
کشدهر دم زبانه، پیچَکِ هرجائی‌ ِ زیبا، کرشمه میکُند با ما، به صد ناز و جفاکاری
به هر سو نوخطان - سیمین و گُلرُخسار،به شیرینی کنند در بزم ِ گُل یاری
صدایِ بلبلان همچُون صدای‌ ِ نغمه گر ساقی، به عرش ِ کاعنات آرد صماع ِ صور ِ اِسرافیل
کشد هر دم به آغوشش پریوش آهوی ِ دیگر سراپا شور میگردند، گهی چون سیلها جاری
تمام ِ لعبتان مستند و در گردون ِ این جوشش، که ناگه باغبان سر میدهد آواز
تا کِی؟
تا کِی باید این گُفتن، حکایتها بسَر نآمد؟
بیائید ای گُلرُخان - پایان گرفتن کار را با هم به جشن آریم، ولی
افسوس
حکایت
همچُنان باقیست




١٣/٠١/١٣٥٦ تهران


Thursday, 14 January 2010

امید







سنگ صبور من
ای سندباد داستان پدر
و تو ای سیه چُردهء مادر
سوزنی اگر دستی گزید
خونی اگر چکید،
قلبی اگر شکست
پرنده اگر که مرد
پرواز بودنیست


دامون

‏دوشنبه‏/٠٨/٠٦/٢٠٠٩