Tuesday 19 January 2010

در سراشیب




قصد من این نیست که فقط بنویسم یا ترسم از این نیست که صدام شنیده بشه یا نشه
به تاریخ که نگاه میکنی، همش پُر از طنین و آهنگ است که به گوش میرسه، و طنین آواز من یا طنین آواز تو تنها نیستند.
بشر غیر از خلوص کاذب که ساخته و پرداختهء دست خودش است یک مجموعه از عادات ثابت ِ حیوانی را هم داراست، که هر چند از آنها تمایض میجوید، نا آگاهانه و یا در خفا به آنها میپردازد.
این مهم ِ مذکور، در زندگی یکایک آدمیان وجود دارد، که بصورت ملایم و یا بصورت تشدد، در انفعال است.
در جزوه های ِ درسی خویش به بحث "نژاد و اتفاق افتادن نژاد" برخوردم ، که سالها قبل در دانشگاه علوم طبیعی به تحصیلشان بودم و به این جمله رسیدم که: در طبیعت البته با استنباط آدم امروزی "نژاد حیوانات و شکل گرفته شدن آنها در بدو، به موقعیت جغرافیایی ِ آنها بستهگی داشته و نه به چیز دیگری "؛ یعنی اینکه کوهنشینان کوتاه قدتر از بادیه نشینان، افریقاي ها تیره تر، اروپائیان سفید تر و صد هزار دلیل و برهان دیگر است که یاد آور میشوم!!!!، بحث من در آن نیست.
سئوال این است که آیا روند تکامل در آن رفتاری که ما از آنها (به خاطر تمایض خویش از حیوانات، ودر بعضی مواقع از انسان های دیگر) دوری میجسته ایم، آیا آنها، در حال تکامل هستند یا اینکه در مجموع بین دو نقطه مسدود در نوسان میباشند یعنی اینکه گذشت زمان به تغییر و تحول آنها اثر نداشته و از بدو ِ آفرینش تا به امروزفقط در یک نوسان آونگی قرار داشته و تا به حال به نقطهء عطفی نرسیده؛ شواهد این امر را در ادبیات دیروز و امروز یا در عوض شدن انسانها از خوب به بد و تبدیل عشق و حُب ِ آسمانی به فریضه های شیطانی را در مد ِ نظر میگیریم و در مجموعهء "در سراشیب" به آن میپردازیم

تا مقالهء بعدی


دامون
سه شنه ٢٩/دی/١٣٨٨

No comments: