%5B1%5D.jpg)
قصد از آوردن اخبار و مقالات، اعم از روز نامه و گاه نامه ، پاکدست، نظریه، نقشه و پیشنهادُ پرُژه و شعر دراینجا تعین راه وتفهیم فکری به شما عزیزان نبوده و نیست؛ شایسته گی مُبرم بر آن است محتوی آورده شده را به تفریق شعور و فهم شخصیِ خویش برسانید؛ همانگونه تیترها ی آورده شده گشت وگذار روزانهء من در دنیایِ مجازی میباشد و درجه تبلیغ و اشاعهءِ تفکر دیگران را بر شما دوست گرامی ندارد *** دامون
Wednesday, 6 January 2021
درس عبرت
%5B1%5D.jpg)
Thursday, 31 December 2020
اسبی بدون نام
اسبی سپید رنگ با پاشنه های حنایی و یالی، آجین شده با طلای ناب
اسبی که رخش را در
تُندر چشمانش نشانه است
اسبی که هر رستم
را، در اضطراب جنگ با دیو به زیر ران.
اسب زمان، بر به زیر
پالان
پالان یک
نادان
هر چند سپید هر
چند، در تندر چشمانش نقشی نشان ز ِ رخش، ایران.
دامون
١٨/١٢/٠١٣
Sunday, 31 May 2020
آدینهء فردا
Friday, 24 April 2020
انقطاع
آن ستیغ اندیشه را در جاری جهل
دگردیسی ِ خویشت را، جز به استیجار در لباس دیو نخواهی یافت
حضورِ افسانه ء فردوس را، چون وردی در هزیان, در بیقولهء این مکاره به بازارمیبری
چشمانت،در مضیقهء افطار به مغز آدمی، شراره ء شوقی جهنمی
****
متروک: ترک شده
دامون
Tuesday, 4 June 2019
در سراشیب
Wednesday, 15 March 2017
وقتی
Tuesday, 17 December 2013
در سراشیب
Monday, 11 November 2013
Sunday, 24 April 2011
چکنویس
Sunday, 10 April 2011
هزار بهانه

Wednesday, 23 June 2010
بُغض سی ساله

میریزد همچو ابر بهار، ژاله های قطرانی از آسیمهء چشمانم به چاله ای مسدود که در اندیشه نگنجد
*
اقرار باید داشت، به این دریده پردهء اقبال که حایلی بود مابین ما
اقرار باید کرد که ضحاک را نامی بود در ندانستهء فهم ما
چرا که مشروب گشتنش در ورید این دیار
بر هنر خود ندانستهء میراب می ماند
که مانده درگود کنده به دست خویش
همچون کهر اسبی رخش آسا
مانده در گُه و گنداب
*
هنگامه ء پرسش
آری یا نی
و بی خردی
حکایت ِ دیدن عکس دجاله در غروب قمر
-
آوای موازن دلسوز هنوز در پژواک
که میسرود مغموم : ای سالکان راه ِ حقیقت
هنوز مانده به صبح سه دانگ
-
و جمع بیخردان
که مینگاشتند به جهل خویش
که: آری، طلوع همین گرفتن و بستن به تیرچه های کوچه
-
طلوع همین مکرر تکرار
که مرگ را سربی قامت وحشت
....
طلوع همین که بنشینی نشسته به جای
-
در این تندر باطل
-
به انتظار خدای
*
میریزد همچو ابر بهار، ژاله های قطرانی
از آسیمهء چشمانم به چاله ای مسدود که در اندیشه نگنجد
در این بهار
دامون
جمعه،٠٦/فرودین/١٣٨٩
Wednesday, 24 March 2010
جاودانه
Monday, 8 March 2010
درد هار
Monday, 1 March 2010
Saturday, 27 February 2010
انقطاع

Monday, 22 February 2010
خسته
Saturday, 13 February 2010
رنج ِ حقیقت
Saturday, 6 February 2010
ما

کلمه ء "ما"، هر چند که امروزه کمتر به آن توجه میشود، اما یکی از پایه های اولیه ء بقا ءِ تمامی انسانها بوده است و به واسطه آن قدمهای اولیه ء زندگی به رنگ و لعاب تفاهم، از آن نقش میگرفته.
انسانیمان باشد
Sunday, 31 January 2010
روز پرواز
Friday, 29 January 2010
وتاریخ

و تاریخ را
هر از یکبار هم، اگر ورق بزنی،
ثروت را با هنر که شالودهء ایمان است،
در یک رود نخواهی یافت
حتی در این روند امروزی، که بنیانش در اُسطورهء مُعاصر ِ ضجر است
*
این مُرشدان ِ به سُفره نشسته
که هر از دم،
به نیش میکشند،
جنازهء مرغی بریان را،
.هر سازی که مخالف اشتهاشان بنوازد،
هر لحمه را که از زبان حال بر آید
در گلو به شکر چُماق بخراشند
و بسوزانند به ارتداد
با روایتی، درآورده از زیر عبایشان
همانند ِ دم خروس
ویا،
به استناد ِ قَسَم، ز نام کسی که دستهاش بُریده است
دامون
٠٦/بهمن/١٣٨٨













