Tuesday, 2 August 2011

مکاره



در بازار ِ زر گران، آنجا که زر به پول و پول به زر توانی خرید

و در هر گذرش پیشخوانی مزیّن به گردن آویز و حلقهء گوش و از آن قبیل و حتی بدل از آنها را پیدا توانی

زر فروشی دیدم گریان

علت پُرسیدم‌، گفت

در تاراج ِ روز قماریست، و هر متاع گُستر را در آن مقلطه دَستک یا هُجره ای

مکاره را مکانِ تثبیت و آسایش دانستم

لُولُوع، در غیاب ِ طَلَعلوع، به بهائی پشیز وار بخشیدم

از آن رو چُنان که بینی به حضیضَم و در غیاب ِ از دست داده 

گریان و بارانی



دامون

No comments: