Tuesday, 22 January 2013

بعد از آن هزار و چارصد سال یوق






مغلطه ای در زمان میگذرد از سد ِ ثانیه ها

و میانگارد اندیشه ء شعبده بازان حرام خورده را در نفسهای مسدود ِ توان

*
*
*

در دست

حتی آینه ای نیست

در تمایز دیدن و اجتهاد بر واقعه ای عریان

*

و تاریخ
.میسپارد داستانی بی همتا را به گورخاطره ها
*

" ما"

رسم دوگانه گیست

و نه

یکی شدن در باطن خیال






دامون



 
.اجتهاد اینجا: به معنی توجه و متوجه شدن است  

تمایز: تمیز دادن بد از خوب