Wednesday 17 March 2021

مسلخ ٢

 


لمیده سخت به دیوار ِ خانه زمستان در غایب بهار
و نقش قیر گونه ء ابری کشیده بُرقه به آفتاب
ثمر بجُز رسوب منجمد لاله نیست که خشکیده در حیاط خانهء ما
و ژاله های بلورین فشرده در طوفان
درون جُبهء یخ بسته، میطراود عشق
به دره ای متمادی، به کوچه ای بُن بست
و من
و من،  در انتظار بهارم
در انتظار معجزه ای وراء این ایام



دامون

٢٤/٠١/١٣٨٩

Tuesday 16 March 2021

ساز خموش



 بزن آن پرده اگر چند تو را سیم از این ساز گسسته

 بزن این زخمه اگر چند در این کاسه ی تنبور نماندست صدائی

 بزن این زخمه بر آن سنگ بر آن چوب برآن عشق 

که شاید بردم راه به جائی

 نغمه دیگر مکن و زخمه به هنجار کهن زن

 لانه ی جغد نگر کاسه ی آن بربط سغدی ز خموشی 

نغمه سر کن که جهان تشنه ی آواز تو بینم

 چشمم آن روز مبیناد که خاموش در این ساز تو بینم 

نغمه ی توست 

بزن آنچه که ما زنده بدانیم 

اگر این پرده بر افتد من و تو نیز نمانیم اگرچند بمانیم و بگوئیم همانیم



کدکنی



Thursday 11 March 2021

نه به جمهوری اسلامی

 








نه

سر هر سوال – نه

حتی قبل از پرسیدن – نه

یک نه به نازکی یک خناق و سنگینی گفتن

یک نه که سر دوراهه ها وانسه و به یک پاشنه بگرده

نه - به بودنت

از کره گی این نه را دم نبوده

ازآن نه

نه - به پاکی یک سرود

وبه بیپروائی یک طنز رکیک

نوشیدنی مثل دم عقرب

مثل صوت قطار تو بوف کور صادق

مثل پلی شکسته در ناهمواره

ازآن نه

که در اندیشه نگنجد

و دست خواهش را

*


دامون

Monday 8 March 2021

روز زن


 


در این مُقام که مفلوک مانده در انکار

و خاک هزار سالهء انتظار ِ معشوقه های بهشتی را

هنوز آدم

در گُمانه نشسته

که

بگیرد

به تومار کشد

به دار آرزو ها کشد و صد هزار افسانه ء دیگر که هر از دم

زبانه میکشد

از تبخیر خمیری به قوام نیامده، در مفرق اندیشه اش

روز زن

همایون باد

 

دامون

 

١٧/١٠/١٣٩٠