Sunday 31 May 2020

آدینهء فردا




عمق مطلب گسیخت از افسار
و مرا پرده دری بر کجاوه نشست، در آدینهء فردا

گندابه ای تُرش از غصیان آدمیست این شیطان
سنگیست شاید پرتاب شده در چاهدیگ ِ خانه ما
افسون هزاران افریت را در تنوره میکشد هر دم،
و در هر بازدمش، میسُراید نکبت را، این
استناد بر شیطان
*
گوئی از نژاد الکنان‌ ِ هفت کواکب فشرده اند او را
که با تکیه بر جهیز کبر و ریا، لگدمال میکند خاک ایران را
و فتوایِ قتل سهراب را در امضاست، بعد از شکستن شیشه ء نوشدارو
حقیقت، هرچه هست، در غیابش بالا کشیده اند، اینان، دیوار دروغ را، همچون برج اغماض
اینان هرزه گویانند کاسه لیسانی دجال
دامون

پنجشنبه، ٢٢/بهمن/١٣٨٨

Monday 25 May 2020

مسلخ





در کوچه خبری نیست هنوز
دلقکهای ِ این بازی، تمسخُر آمیز، در انتظار بلوائی دیگر در این کرانه اند
باد میآید از طاقه های ِ شرق،
بر بیابان ِ مدائن، بر این کویر لوت
از رهگذاران ِ جادهء ابریشم دیگر اثری نیست
و جای صُم اسبهاشان حتی در رمل ِ زمان متفون
*
در کوچه باغ - طبر، میگُدازد تنیدهء شاخه ها را در هوا، یکی یکی
و عروسکها، آنها که از نمایش وحشت سیر گشته اند،
در چاله هایِ محض به رگبار میشوند
قصه،
 قصه از دیار مصور با  شجر های ِ کاغذیست
از اِنگاشته ای، ‌به رنگ ِ آب
عجیب حکایتیست داد و ستد در این کرانه
شمشیر در مُقابل ِ عشق، سینه در مقابل ِ نیزه
تا بوده، همین، و دیگر هیچ
در کوچه باد نمی آید
واین انتهای ِ ویرانیست


دامون



Tuesday 5 May 2020

در این زندان







من 

در من گرفتار‌ ِ من است
در تنهائی، در رؤیا، در خواب و بیداری
من 

گرفتار آن من 
که میبندد مرا به مُزهء سنگین ندانم
*
در خویش مینگرم 

 ناگونه، گم، هر گوشهء اندیشه را
در خویش

 می نتوانم گذشت، از معبر این دیوار
می

 مرا دستها بسته میماند در این زندان ِ در بسته
می 

به اندیشه فُرو رفته به جا
می 

گرفتار است در میم من
و من 

تنها

دامون

Friday 1 May 2020

گپی با دانشفر دکتر زرتشت ستوده | دوازدهم اردیبهشت ۲۵۷۹

گپی با دانشفر دکتر زرتشت ستوده | دوازدهم اردیبهشت ۲۵۷۹