ششصد و هفتاد هزار میلیارد قسمِ دروغ
ششصد و هفتاد هزار میلیارد مشکل تراشی و بامبول
ششصد و هفتاد هزار میلیارد دزدی و تقلب
ششصد و هفتاد هزار میلیارد بار خرج تراشی
ششصد و هفتاد هزار میلیارد ، لول تریاک، قرص روانگردان، هروئین
ششصد و هفتاد هزار میلیارد بار میتوان نوشت از کسافتکاری های ایشان به گهوارهء دانش مشرق زمین
ششصد و هفتاد هزار میلیارد بدبختی که قبلاً ها در دکان هیچ عطاری هم پیدا نمیشد
ششصد و هفتاد هزار میلیارد بار بازی با سرنوشت آینده کودکان این دیار
ششصد و هفتاد هزار میلیارد خروس قندی برای ضعف دلهای گرسنه بر غذا
ششصد و هفتاد هزار میلیارد گناه برای مشتی دلار نا قابل پنهان شده در بانک های سویس
ششصد و هفتاد هزار میلیارد توپ و تانگ ومسلسل زنبورک و شهاب دور پرواز
ششصد و هفتاد هزار میلیارد نه تو نه من، که، فقط و فقط وَرَعِ داشتن و بیشتر داشتن
ششصد و هفتاد هزار میلیارد گوش ناشنوا _ کر، چشم کور و پای علیل
که فقط فکر میکنن بهشت برین کلیدش ساخت چینه
ششصد و هفتاد هزار میلیارد بار از دست اینها دق کردن، زیر تازیانشون خورد و خاکشیر شدن، شهید و شَهله شدن
بازم
بازم، ششصد و هفتاد هزار میلیارد گلایه باقیست
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنُان باقیست
دامون
به الف کوشا